عدالت
از نظر بنده بر پیشرفت اولیت ندارد اما همان طور که جلیلی گفته، اولویت
دارد. اما پیشرفت هم اولیت ندارد نسبت به عدالت. یعنی نمیتوان و نباید گفت
که برویم پیشرفت حاصل کنیم و بعدا بازخواهیم گشت و به عدالت خواهیم
پرداخت. بلکه از نظر نحوهی تحقق عدالت تنها در ملازمت با پیشرفت قابل
دستیابی است و بالعکس.
البته حضرت آقا فرموده اند عدالت و پیشرفت هر دو با هم باید باشد نه اینکه اول پیشرفت صورت بگیرد بعد به سراغ عدالت برویم یعنی لزومی ندارد اول پیشرفته شویم بعد عدالت را اجرا کنیم اینکه اول پیشرفت کنیم تا بعدش عدالت ایجاد کنیم همان نگاه هاشمی است که حتی اگر عده ای زیر چرخ توسعه له شوند باید به توسعه برسیم اصل صحبت حضرت آقا به شرح ذیل است:
وقتی نگاه میکنیم، برای دههی چهارم ـ برای این ده سالی که پیش روی ماست ـ دو شاخص عمده وجود دارد که
باید این دو را حتماً
بدست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت. ما مثل بعضی از کشورها و نظامهای دنیا فقط به پیشرفت
فکر نمیکنیم؛ ما پیشرفت را
همراه با عدالت میخواهیم.
خیلی از کشورها هستند که از لحاظ علمی پیشرفت کردهاند
و به آمارها و شاخصهای اقتصادی آنها که نگاه میکنیم، ملاحظه میکنیم که مثلاً درآمد سرانهی آنها خیلی هم
بالاست؛ اما مسئلهی مهم این است که این درآمد سرانه در میان ملت چه جور
تقسیم میشود؛ این آن نکتهای است که نظامهای غیر
الهی و نظامهای رونوشتکردهی از نسخههای استکباری، دیگر به آن توجه نمیکنند. ما
نمیتوانیم توجه نکنیم؛ ما میخواهیم کشورمان از همهی جهات ـ از لحاظ علمی، از
لحاظ اقتصادی، از لحاظ فناوری، از لحاظ سیاسی ـ به پیشرفت
برسد، مردم به رفاه دست پیدا کنند؛ اما در کنار پیشرفت، میخواهیم کشور عادلانه و با عدالت اداره بشود؛ این مهم
است. نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ
بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقبماندگی، برابری در فقر؛ این را نمیخواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمیکنیم؛ پیشرفت،
همراه با عدالت. باید فواصل طبقاتی کم بشود. باید آن
کسانی که برای تحرک استعداد دارند، فرصتهای برابر دریافت کنند؛ اگر کسی
تنبلی کرد، تنبلیاش به گردن خودش. نباید اینجور
باشد که در برخی از مناطقِ کشور مجال برای تلاش علمی یا تلاش اقتصادی نباشد، اما بعضیها از منابع
و از امکانات کشور به طور بینهایت بتوانند استفاده کنند؛ نه، هنر این است. مطالبهی ملت از دولتها، از مجالس پیدرپی شورای اسلامی، از قوهی
قضائیه و از همهی مسئولان باید این باشد. کشور باید
پیشرفت کند؛ پیشرفتِ در همهی بخشها: پیشرفت در تولید ثروت، پیشرفت در افزایش بهرهوری، پیشرفت در عزم و ارادهی ملی، پیشرفت در اتحاد ملی و نزدیکی قشرهای مختلف به یکدیگر، پیشرفت در دستاوردهای علم و
فناوری، پیشرفت در اخلاق
و در معنویت، پیشرفت در کم کردن فاصلهی طبقاتی، در
رفاه عمومی، در انضباط اجتماعی، در بوجود آمدن وجدان کاری در
یکایک آحاد ما مردم، پیشرفت در
امنیت اخلاقی، پیشرفت در
آگاهی و رشد سیاسی، پیشرفت در
اعتمادبهنفس ملی ـ که من چند ماه قبل مسئلهی اعتمادبهنفس ملی را اعلام کردم؛ ملت باید به خود اعتماد داشته باشند و
بدانند که میتوانند؛ درست نقطهی مقابل آن چیزی که
دشمنان این ملت در طول
سالهای متمادی خواستند به ما تلقین کنند و بگویند و ثابت کنند که نمیتوانید ـ پیشرفت در همهی این زمینهها لازم است؛ اما همهی این
پیشرفتها باید در سایهی
عدالت و در کنار تأمین
عدالت باشد
سلام بنده با آقای جلیلی موافق ترم و معتقدم که هیچ کس به ایشان نمی رسد از نظر گفتمانی و نگاه صحیح ولی این صحبت آقای قالیباف باید درست فهم شود بنظر میرسد منظور آقای قالیباف این باشد که ما اگر تولید نداشته باشیم و صرفا بخواهیم به تقسیم عادلانه توصیه کنیم یعنی به جای یاد دادن ماهیگیری مدام ماهی پخش کنیم قطعا این همان توزیع فقر است.
اگر بخواهم که از سخن آقای قالیباف دفاع کنم باید بگویم طبق سخن حضرت امیر بدون عدالت پیشرفت حاصل نمی شود وقتی که پیشرفت حاصل شد یعنی یک عدالت اولیه و ابتدایی وجود داشته است که پیشرفت در بستر آن شکل گرفته است و این پیشرفت باعث می شود که عدالت اولیه بیشتر بارور شود و به عدالت بالاتر نائل شود
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.